تاکنون به تماشای تئاتر نشستهاید؟ اگر بله که خوش به حالتان، قطعا درک بهتری از این مقاله دارید. اگر جوابتان خیر است، نگران نباشید! ما در این مقاله تلاش کردیم که توصیف دقیقی از حال و هوای تئاتر را برای شما تصویرسازی کنیم؛ چه تئاتری؟ نمایش "خانم آقای جرج کلونی". پس از شما دعوت میکنیم که در تور مجازی این تئاتر با ما همراه باشید.
تئاتر، هنری شگفتانگیز است که در لحظه شکل میگیرد و اهالی صحنه و نمایشسازان را موظف میکند تا با تکیه بر استعداد خود، بدون تمرکز به نگاه صدها نفر از کسانی که در فاصلهای نزدیک به تماشای آنها نشستهاند، دقایقی طولانی ایفاکنندهی نقشی باشند که حتی ممکن است با شخصیت حقیقی آنها در تضاد کامل باشد و این دشوارترین نوع هنر است. هنری که صحنهی نمایش، خالق آن است و برداشت مجدد در آن جایی ندارد.
در این مقاله قصد داریم بدون افشای روند قصه، نگاهی مختصر به جدیدترین نمایش این روزها داشته و تئاتر خانم و آقای جورج کلونی را مورد بررسی قرار دهیم. اینک از شما دعوت میکنیم دقایقی همراه ما شده تا فارغ از تمامی مشغلهها بر صحنهی جاری روزگار سفر کرده و مهمان یک تراژدی درام شویم.
این نمایش حکایت تولید فیلمی هالیوودی را بیان میکند. فیلمی که سرنوشت عوامل تولیدکننده و نقلی از اعضای تدارکات و پشتصحنه را شامل میشود و روند قصه حول محور اتاق لباس فیلم است که سازههای فلزی و رگالهای متعدد و میز گریم را دربرمیگیرد. داستانی با مضمونی متفاوت که فاصلهها را از میان برداشته و قارهها را با یکدیگر پیوند داده تا تنها با تکیه بر هویت بنیادی و انسانی، در حمایت از هم به پا خیزیم، حمایتی که گاهی عشق دلیل آن بوده و ایدهای هوشمندانه که میتواند مخاطب را همراه خود کرده تا دقایقی را رهسپار خطهای دیگر از این جغرافیای پهناور شویم.
بَرَکات (میترا رفیع)، دختری در پی تلاش برای نجات از تباهیها و یافتن پناهگاهی امن و آقای جِیمز (بهنام شرفی) هنرمندی دلیر از دیاری دیگر در پی دستیابی به آرزوهای خود و اینجا است که عشق غافلگیرانه زندگیاش را متحول میسازد. تحولاتی عظیم که دفتر گذشته را رمزگشایی کرده تا صحتامر پدیدار شده و چهبسا که ممکن است دور از انتظار و غیرقابل باور باشد.
پشت صحنهی طراحی لباس تئاتر خانم و آقای جرج کلونی
در ویدئویی که در ذیل قرار دادهایم، تیم طراحان لباس مصاحبهای اختصاصی با بازیگران و تعدادی از عوامل تئاتر خانم آقای جرج کلونی انجام داده است و از شما دعوت میکنیم اگر علاقهمند به تئاتر و طراحیلباس در این شاخهی جذاب هستید، دقایقی همراه ما باشید و به تماشای این فیلم کوتاه بنشینید که نگریستن آن خالی از لطف نیست.
نگاهی مختصر به نمایش و طراحیلباس تئاتر خانم آقای جرج کلونی
خانم و آقای جرج کلونی، اثری که ماهیت را با ذهنیت پیوند میدهد. قصهی این نمایش روایت گذر از رنجها است. رنجی که در پی مشغلهها، عشق را بیدار میکند تا آینهی پیدایش حقیقت باشد. حقیقتی که خواستار یاریرسانی بوده و این شروعی بر کشف گذشتهای رازآلود است.
از نقاط قابل توجه این داستان میتوانیم به طراحی لباس خوب که به شکلی مناسب درجهت با شخصیتهای داستان، محتاطانه اِلِمانهای مختص به هرفردی را به نمایش گذاشته، اشاره کنیم.
طراحیلباس این قصهی پرچالش برعهدهی خانم سوین بیگدلی است. ایشان که بهتازگی فعالیت خود را در این زمینه آغاز کردهاند، پوششی در تناسب با شخصیتهای نمایش را در نظر گرفتهاند که حاصل تعامل سازنده با کارگردان این حکایت (مونا صوفی) بوده تا اثری هنری خلق شود که درعین نزدیکی به کارکترهای داستان، راحتی بازیگران را نیز دربرگیرد.
اگر به شغل طراحی لباس فیلم و تئاتر علاقهمند هستید به مقاله "چگونه طراح لباس فیلم و تئاتر شوم؟" مراجعه کنید.
تحلیل استایل نقشآفرینان این تئاتر
میترا رفیع بازیگر زن تئاتر در نقش بَرَکات، شخصیتی رنجور و پرتلاش
برکات که شخصیت اصلی داستان بوده، دستیار لباس فیلم سینمایی در هالیوود است. دختری رنجکشیده، مغموم اما تلاشگر که در تقلا برای نجات از سختیها و دستیابی به اهداف و رفاهی معمول در جغرافیایی دور از دیار مادری خود است. شخصیتی که چالشهایی فراوان را تجربه کرده و ناگریز به مکانی پناه آورده تا آرامش را بیابد. اما در این بین، ناخواسته تحتتأثیر احساسات قرار گرفته و اعتماد را تجربه میکند. انتخاب طراحلباس برای بیان شخصیت برکات و پنهان کردن هویت او، با صرفنظر صحیح و آگاهانه از مشخصههای مکانی که به آن تعلق دارد، بافتی سبز رنگ بههمراه دامنی چهارخانه با برشی نامتقارن، اکسسوریهایی مانند گوشوارههای سکهای شکل و نیمبوتهای بندی که در تناسب با دامن و شال قهوهای رنگی که بهصورت توربان بسته شده، بوده است که همگی نشان از سرزندگی، ظرافت و زنانگی شخصیت درکنار سرسختی او است و این احساس به خوبی به مخاطب انتقال داده میشود.
بهنام شرفی بازیگر مرد تئاتر در نقش آقای جیمز، فردی شجاع و حامی
آقای جِیمز که در این حکایت به ایفای نقش بدل جرج کلونی میپردازد، شخصیتی جستجوگر بوده که فعالیتهای اکشن از علاقهمندیهای این فرد محسوب میشود. او که فردی جسور است در خلال گفتگو با دستیار لباس، دل در گرو عشق او داده و تصمیم میگیرد تا به مدد از او برخاسته و حمایت را چاشنی شجاعت در وجود خود کند. اما گاهی حقیقت چیزی فراتر از تصورات است و این موضوع سبب میشود تا اتفاقاتی نابهنگام را تجربه کند.
انتخاب طراح لباس برای بیان کارکتر آقای جِیمز، استفاده از آیتمهای پایه مانند تیشرت و شلوار جین بوده تا بتواند به این وسیله آزادی عمل یک بدلکار را به مخاطب انتقال دهد. استفاده از آیتمی مانند دِشداشِه (لباسی نخی و بلند که مردمان عرب از آنها استفاده میکنند) در قسمتی از روند داستان به چشم میخورد که در جریان نمایشنامه بوده و گزینهای مناسب محسوب میشود.
نفس بازغی بازیگر زن تئاتر در نقش کاترین، دختری غمگین و رنجکشیده
کاترین که خیلی زود با ناملایمات زندگی آشنا شده و بار سختیهای حقیقی روزگار را ناعادلانه به دوش میکشد، شخصیتی محزون و اندوهگین دارد که درپی ملاقات با مشکلات دنیا، رنجهایی را تجربه میکند که بر ظاهرش نیز تأثیر بسزایی گذاشته که خارج از توان و تحمل او است. دختری که بهسبب تجربیاتی تلخ گذشته، نیمی از صورتش سوخته و یکی از دستانش را نیز از دست داده است.
لباسهای آزاد، مُندَرس و فرسوده، استفاده از رنگهای خنثی و تیره و آیتمهای ساده و معمول، همگی نشاندهندهی شخصیت ناامید و مستأصل کاترین بوده و این احساس به خوبی به مخاطب انتقال داده میشود.
ماهان عبدی بازیگر مرد تئاتر در نقش فایگ، فردی مسئول و کاردان
او شخصی است که رهبر گروه بدلکاران بوده و مسئوليت هماهنگی آنها را برعهده دارد. الهام گرفتن از شخصیتهای فیلم Big Lebowski و استفاده از آیتمهایی چون بوت کابوی، دستمال گردن، تیشرت با طرح چاپی از شخصیتهای فیلم نامبرده، شلوارک و نیمبوتهای بندی، همگی در تناسب با شخصیت فایگ بوده و انتخابی صحیح جهت بیان ویژگیهای یک فرد بدلکار در سینمای هالیوود است.
مونا صوفی کارگردان تئاتر در نقش دستیار کارگردان، فردی فعال و نکتهبین
نقشی کوتاه که کارگردان نمایش، خانم مونا صوفی اجرای آن را برعهده دارد، فردی است فعال در پشتصحنه که طراحلباس با الهام از استایل تامبوی و کژوال و همچنین انتخاب لباسهای فاقد جنسیت و آیتمهایی چون کلاه، عینک طبی با فریم بزرگ، بافت با خطوط افقی، وست اسپرت و نیمبوتهای بندی و استفاده از رنگهای خنثی، انتخابی مناسب بوده و حس آزادی عمل و فعالیت مداوم یک دستیار کارگردان را با چاشنی صبوری و دقت، به تماشاگر منتقل میکند.
سخن آخر
در این مقاله سعی داشتیم با نگاهی مختصر به نمایش این روزهای دنیای تئاتر، خانم آقای جرج کلونی پرداخته و از هنر ارزشمند اهالی صحنه و نمایشسازان سخن بگوییم.
در پایان، بسیار خوشنود و سپاسگزاریم از همراهی همیشگی شما عزیزان و امیدواریم که تحلیل و بررسی شخصیتهای این قصه برای شما جذاب و نکات گفته شده مفید واقع شود.
شما برای ما بنویسید؛
این داستان را تماشا کردید؟ تئاتر یا فیلم؟ نظر شما چیست؟